خواهر یعنی عشق، عشق یعنی خواهر

برای خواهرم مریم، همه ی وجودم نثار خوبی و پاکی و صفا و مهربانی ات،

خواهر یعنی عشق، عشق یعنی خواهر

برای خواهرم مریم، همه ی وجودم نثار خوبی و پاکی و صفا و مهربانی ات،

خواهر یعنی عشق، عشق یعنی خواهر

خواهر (خواهَر) از ریشه «خواه» است یعنی آنکه خواهان خانواده و آسایش آن است. خواه + ــَر یا ــار در اوستا خواهر به صورت خْـوَنــگْـهَر آمده است.


بَرادر نیز در اصل بَرا + در است. یعنی کسی که برای ما کار انجام می دهد. یعنی کار انجام دهنده برای ما و برای آسایش ما.


خواهر جونم، تو شکوه باورِ هر لحظه ی منی، از این که هستی جاودانه گونه ازت ممنونم
خواهرِ عزیزم، تو بهترین خواهر دنیایی، تو ماه زمینی زندگانی ام و بزرگترین هدیه ی خدایی

خواهَر=خواه (مصدر خواستن) + پسوندِ "اَر" (نسبت،وابستگی و...) فارسی اَوِستایی!
آن که خواهان خانه و خانواده است،خاطر خواه و خواستار خانواده،مَدَدکار و یاریگر خانه و خانواده

آخرین مطالب

۵ مطلب در تیر ۱۳۹۷ ثبت شده است

۲۷
تیر ۹۷


66


تو خواهرِ منی

من برادرِ توام

 

تو عشقِ افلاطونیِ منی

من عشقِ برادرانۀ تو ام

 

تو درمان منی

من دوای تو ام

 

تو درمانِ زنده گی عشقِ منی

من دوای ماناییِ عشقِ توام

 

تو عزیزِ منی

من عزّتِ توام

 

تو تمنّای منی

من تقاضای توام

 

تو خواهرِ نازنینِ منی

من نیازِ برادرانه ی توام

 

تو آبجیِ خوبِ منی

من داداشِ محبوبِ توام

 

تو قلبِ نهانِ منی

من ذهنِ پیدای توام

 

تو دلیلِ وجودِ منی

من برهانِ وجودِ توام

 

تو دلیلِ وجودِ حیاتِ عشقِ منی

من برهانِ وجودِ زندگی عاشقانۀ توام

 

تو پایانِ منی

من شروعِ توام

 

تو پایانِ غصه های منی

من شروعِ شادی های توام

 

تو نیروی قلب منی

من خانه زادِ مهرِ توام

 

111


تو مدیونِ منی

من مدیونِ توام

 

تو ناموس منی

من غیرت توام

 

تو خواهرِ برادردوستِ منی

من برادرِ خواهردوستِ توام

 

تو آسمانِ منی

من زمینِ توام

 

دستهای تو بوسه گاه من است

چشمهای من در انتظار تو است

 

لبخندِ تو دنیای من است

شادی من آرزوی تو است

 

تو هستیِ منی

من هستِ تو ام

 

تو بایدِ منی

من باشِ تو ام

 

تو منی
من توام


33



44444

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۷ ، ۰۲:۴۷
رضا آباد
۲۶
تیر ۹۷

 

 

 

 

 

 

"مریم" برام یه واژه ی مقدس و پاکه

مریم برام عین یه حرف رمز می مونه مانند یه ذکر، توی قلبم روزی هزاربار با همه ی ویژگی هاش روی تکراره:

مریمِ خوبم، مریم خواهرم، مریم جانم، 

مریم زندگیت زندگیمه، مریم ...

مریم برام یه نشونه س، نشونه ی موجودی آسمانی، که خدا اونو توی زمین بهم هدیه کرده

 

تا بفهمم که عشق نباید آلوده بشه

 

و یاد بگیرم

 

که پاک باشم

که عاشق باشم

 

که دوست بدارم

 

که از آفرینشگر و خالقِ عشق غافل نباشم

 

مریم برام یه خواهره، 

خواهری که زندگی با وجود او هیچی کم نداره

 

نه باید دنبال مشاور بگردی

 

نه باید برای کمبودهات غصه بخوری

 

نه احساس تنهایی می کنی

 

نه دیگه می تونی داشته هات رو با نداشته هات مقایسه کنی

 

نه عصبانی میشی

 

نه ناامید می شی

 

نه افسرده می شی

 

چون

 

تو یه خواهر دلسوز داری

 

یه خواهر آسمانی

 

مریم خانم، خواهرِ خوبم و مهربانم 

                                               دوستت دارم

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۷ ، ۱۸:۰۵
رضا آباد
۲۰
تیر ۹۷


koofte


خانوما دو دسته اند

دسته ی اول "سر" اند، دسته ی دوم "همسر" اند؛ خخخخخخخخ

شوخی کردم، ولی از یه نظر واقعاً می شه به دو دسته تقسیمشون کرد

دسته ی اول اینجورند که وقتی مردشون بهشون میگه "الان هوس کوفته برنجی های خواهرم رو کردم" ... میگن تو حق نداری از دست پخت خواهرت خوشت بیاد، تو باید کوفته برنجی های منو دوست داشته باشی و باهاش قهر می کنند و دیگه براش غذا درست نمی کنند، لااقل تا مدتی

دسته ی دوم خانومایی اند که وقتی مردشون بهشون میگه "الان هوس کوفته برنجی های خواهرم رو کردم" ... سکوت می کنند و می گردند دنبال جواب این سوال که  "کوفته برنجیای خواهرش مگه چه رنگیه، چه شکلیه، چه مزه ایه؟" و به خودشون میگن "او حق نداره از دست پخت خواهرش بیشتر از دست پخت من خوشش بیاد" و تا وقتی که نتونن نظر همسرشون رو عوض کنند با خودشون قهرند

بعضی مردها عاشقِ کوفته برنجیای خوش مزه میشن

ولی بعضی مردها هم هستند که عاشقِ اونی میشن که کوفته برنجیاش حرف نداره

البته اینو همه ی خانوما نمی دونند و نمی تونند این دو دسته رو از هم تشخیص بدند

بعضی آقایون عاشقِ صورت زیبا می شن

ولی بعضی از آقایون هم هستند که عاشقِ صورتی می شن که سیرت اش زیباست

چرا کسی که کیلومترها ازت فاصله داره و نمی بینیش و قرار هم نیست باهاش محشور باشی، چشم های تو رو از دیدنِ زیبایی های زیبارویانِ عالَم بی نیاز می کنه؟؟
چون چشمهای تو توی سرت نیست، توی دلته

بعضیا شیفته ی آش رشته ی لذیذ اند

ولی بعضیا عاشقِ آشپزی اند که آش رشته هاش حرف نداره

این همون عشق کودکانه است، درسته

مردها یه جورایی بچه اند

بعضی بچه ها کشته مرده ی خوراکی های خوشمزه اند

بعضی بچه ها هم پدری رو دوست دارند که خواکی های خوشمزه بخره

کوفته برنجی های خواهرم، عین حرفهاش به دل می شینه

ای کاش ...


kooofte



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۷ ، ۱۹:۳۷
رضا آباد
۰۸
تیر ۹۷


حلقه


عادتت کرده بودم

عادت

می دانی، عادت چیزِ بدیست

عادت می کنی، و بعد مجبور می شوی عادتت را ترک کنی،

ترکِ عادت اما، چیزِ بدتریست

عادت کرده بودم یک در میان 7 صبح و 7 شب سراسیمه بیایم و برایت تعریف کنم که چه شده و چه نشده تا گوشهای تو مُسکّنِ دردهایم باشد و زبانت مرحم غصه هایم

عادت کرده بودم یک در میان 7 صبح و 7 شب سراسیمه بیایم و با عجله بپرسم که چه شده و چه نشده تا گوشهایم تسکین دردهایت باشد و زبانم مرحمِ غصه هایت

یعنی حقیقتش را بخواهی باعث و بانیِ عادتِ دوم خودت بودی، ... نمی دانم،

شاید هم مقصر خودم بودم، هرچند مقصرِ عادت اول هم فکر کنم تو بوده باشی

من که باورم نمی شد بیایم و برایت حرف بزنم و سبک شوم و انرژی بگیرم

ولی هر بار برایت حرف می زدم بیشتر از قبل برایم باعث خیر بودی، عاشقِ "درک می کنم" هایت شده بودم و "تو عین منی" ها و "من عین تو ام" ها....

بعد از آن یک جمله می گفتی که همان جمله ات می شد فانوسِ دریای پرتلاتمِ قلبم

نجاتم می داد

ولی عادت بد است دیگر، نباید عادتت می کردم

هه؛ من، تنها به تو عادت نکرده بودم، که وابسته ات هم شده بودم

می دانی!

وابسته

وابسته ی حرفهایت

وابسته ی طوفانی که در دلم به پا می شد، وقتی تو نظر می دادی

وابسته ی مهربانی ات

وابسته ی خواهرانه هایت

وابسته ی خوبی هایت

وابستگی حتی از عادت نیز بدتر است

تو که بیکار نیستی مدام من مزاحمت شوم

عادت را باید ترک کرد

باید بی اعتنای وابستگی شوم

از دل برود، هر آنکه از دیده برفت

حالا من چگونه دلم را راضی کنم که تو از دیده ام کوچ کرده ای، آخر دلم می داند که تو توی قلبِ من هستی، نه مقابلِ دیدگانم



عادت


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۷ ، ۰۹:۰۶
رضا آباد
۰۳
تیر ۹۷


جواهر


خواهر یعنی غمخوار

یعنی دلسوزِ برادر

خواهر یعنی کسی که چشمش به راهته

یعنی کسی که اگر حرفات رو قبول نداره بازم سرزنشت نمی کنه

خواهر یعنی اونی که با غمت غمگینه

تو شادیات، شاده

غصه خوارِ غصه هاته

اشکباره وقتی گریانی

لبخند به لب داره وقتی تو می خندی

وقتی چشمات خیسه اونم حال و هواش بارونیه

خواهر یعنی خانواده

خواهر یعنی سنگ صبور

یعنی تو دیگه تنها نیستی

خواهر یعنی آرامش

یا اینکه آرومی یا قراره آروم بشی

خواهر یعنی گمشده ی تو، که سالها به دنبالش بودی

خواهر یعنی چیزی که می تونی بگذاری به جای همه ی نداشته هات و دلخوش باشی

خواهر یعنی تو

یعنی مریم 

خواهرم خودت می دونی لبخندت دنیامه، پس بخند


کراوات


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۷ ، ۱۹:۱۷
رضا آباد