خواهر یعنی عشق، عشق یعنی خواهر

برای خواهرم مریم، همه ی وجودم نثار خوبی و پاکی و صفا و مهربانی ات،

خواهر یعنی عشق، عشق یعنی خواهر

برای خواهرم مریم، همه ی وجودم نثار خوبی و پاکی و صفا و مهربانی ات،

خواهر یعنی عشق، عشق یعنی خواهر

خواهر (خواهَر) از ریشه «خواه» است یعنی آنکه خواهان خانواده و آسایش آن است. خواه + ــَر یا ــار در اوستا خواهر به صورت خْـوَنــگْـهَر آمده است.


بَرادر نیز در اصل بَرا + در است. یعنی کسی که برای ما کار انجام می دهد. یعنی کار انجام دهنده برای ما و برای آسایش ما.


خواهر جونم، تو شکوه باورِ هر لحظه ی منی، از این که هستی جاودانه گونه ازت ممنونم
خواهرِ عزیزم، تو بهترین خواهر دنیایی، تو ماه زمینی زندگانی ام و بزرگترین هدیه ی خدایی

خواهَر=خواه (مصدر خواستن) + پسوندِ "اَر" (نسبت،وابستگی و...) فارسی اَوِستایی!
آن که خواهان خانه و خانواده است،خاطر خواه و خواستار خانواده،مَدَدکار و یاریگر خانه و خانواده

آخرین مطالب
۰۷
مرداد ۹۹

 

این که می بینی توی این وبلاگ پست می زارم نه این که فکر کنی می نویسم که تو بخونی،

نه

تو اصولاً چند وقت یه بار سر می زنی و چند تا پست رو با هم و خییییلی سطحی می خونی و اصلاً نمی فهمی چی خوندی

برای خودت نمی گی اینها هر کدومش چند ساعت وقت منو گرفته و با اینا زندگی کردم

میایی و چند تاشون رو می خونی و می ری

برای دلت نمی خونی

با همه ی وجودت نمی خونی، دلی نمی خونی، دِلی (طوری که من نوشتم)

فقط می خوای آمار بگیری و سریع بری

چون کار داری

و خوندنِ این وبلاگ هم جزئی از اون کارهات هست

 

به نظرت احمق نیستم اگر برای اینجور آدمی  هر روز وقت بگذارم؟

نه

من برای دل خودم می نویسم

می نویسم که آروم بشم

می نویسم که دق نکنم

اوایل برام مهم بود که تو بخونی

اصلاً می نوشتم برای تو

و مدام "نظرخواهی" رو ازت گدایی می کردم:

اینو خوندی؟

اونو خوندی؟

اون جاش فهمیدی چی گفتم؟

این جاش نظرت چیه در موردِ فلان حرفم

 

به خودم می گفتم خُب سرش شلوغه

بعد دیدم نه، خانم استاد دانشگاه تشریف دارند

هه

استاد دانشگاه چیه، اصلاً ایشون وزیر هستند

وقت ندارند

البته برای امثال من که براشون سودِ مادّی نداریم وقت کم میارند

یه چیزی پول توش باشه خوبه

البته ما هم کم سود مادی نداشتیم ولی گویا زیاد به دل ننشستیم

بعد تازه یه تخم دو زرده هم که می کردند انگار شاخ غول رو شکستند:

(می دونی من شعرهات رو که باید توی هفت تا سوراخ قایم کنم چقدر برام سخته؟)

عجب، نمی دونستم شعرهام براتون دردسر درست کرده

فکر می کردم شعر های من برای شما زندگی بخشه و بهتون انرژی می ده

خیلی ببخشید علیا مخدره ی ارجمند

 

من برای دلِ تو شعر می گفتم نه به خاطرِ عشقی که از تو توی سینه م داشتم،

عشقِ تو الان هم توی سینه ی من هست، ولی شعرم نمیاد، غزلم نمیاد

دل تو 

من شعر می گفتم که تو حالت خوب بشه

حالِ دلِت

ولی تو منو پس زدی

 

(می دونی من شعرهات رو که باید توی هفت تا سوراخ قایم کنم چقدر برام سخته؟)

البته وقتی این دری وری را گفتی سختم نشد

گفتم خُب طفلک اذیت شده

ولی بعدش دیدم نه،

انگار شعرهای من براش قیمتِ زیادی ندارند

در حدِّ اینکه یه بار بشنوه و براش جالبه که چقدر طرف هالو بوده اینا رو نشسته پشت سر هم ردیف کرده

اصولاً یه آدم مادی و منفعت طلب هستی

هر چی توش سود باشه خوبه

و هر کی توش سود باشه، اونم خوبه

 

اصلاً بیا یه مسابقه بدیم با هم

نه ولش کن

من خودم با تو یه مسابقه می دم

البته یکی نه و دو تا

نه 

سه تا

تو رو رصد می کنم ببینم چکاره ای

ببینم می خوای چکار کنی

ده سال دیگه

بیست سال دیگه معلوم میشه کی برده کی باخته

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۵/۰۷
رضا آباد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی