سلام و شب به خیر
خواهرِ عزیز تر از جانم
گوهرِ نایابم
آبجیِ خَمّارم
مریمِ دلدارم
بالاخره موفق شدیم همگی با هم غرور و تعصب رو ببینیم
یه فیلم سینمایی مال 2005 هست که از روی رمانی به همین نام ساخته شده
غرور و تعصب
البته غرورش، غروره
ولی تعصبش نه
از اونجایی که بعضی واژه ها مثل تعصب، حیا، غیرت، عشق و ... در فرهنگ و ادبیاتِ غربی معادلِ دقیقی نداره، واژه ی "prejudice" رو "تعصب" معنی کردند
معنیِ درستش اینه:
پیش داوری
اگر فیلم رو ببینی
(که نمی بینی چون زیرنویسه و تو حوصله شو نداری ولی قطعاً ضرر می کنی نمی بینیش)
داشتم می گفتم
اگر فیلم رو ببینی متوجه می شی که داستان بر سر تعصب نیست
قصه ی پیش داوری و قضاوتِ بیجاست
حالا واقعاً خانمِ آستین توی 21 سالگی که این رمانِ بی نظیر رو نوشته چی می خواسته بگه؟
همین رو می خوام بگم:
ارتباطِ عاشقانه
ازدواج نه ها
نه
قاطی نکن
نه منظورم ازدواجه
نه دوستی
نه ارتباط انسانها
نه تشکیل زندگی
نه زوجیّت
نه پیوند دو نفر
نه هیچ چیز از این قبیل
نه
عشق
منظورم عشقه
این:
((( پیوندِ عاشقانه )))
دقیقاً همین
خُب حالا چی؟؟؟؟؟!!!!
گوش کن:
آستین توی رمانش می خواد بگه؛
پیوندِ عاشقانه ی دونفر
نه به خون و هم خون بودنه
نه به هم کلاس و هم سطح بودنه
نه به هم رشته بودنه
نه ربطی به اختلاف طبقاتی داره
نه به اختلاف سطح فرهنگی کار داره
نه به اشتراکات دینی و مذهبی و فکری کار داره
نه به ثروته
نه به فقره
....
چه بسا دختر و پسر
یکی فقیر یکی غنی
یکی با فرهنگ یکی بی فرهنگ
یکی باسواد یکی بی سواد
یکی شهری یکی دهاتی
یکی با کلاس یکی بی کلاس
یکی مال مشرق یکی مال مغرب
یکی دین مدار یکی دین گریز
ولی نیمه ی گمشده ی هم باشند
اگر عشق بیاد اونایی که گفتم نه تنها فاصله ایجاد نمیکنه
بلکه باعث نزدیکی و تقویتِ رابطه ی عاشقانه هم می شه
بیسواده با سواد میشه
شهری از هوای روستا فیض می بره
روستایی از امکانات شهر بهره مند میشه
بی فرهنگه با فرهنگ میشه
شرقیه غرب رو می بینه
غربیه شرق رو می بینه
اوووووه
باور کن
ولی یه چیز باید جور در بیاد؛
چیه؟
دو طرف نیمه ی گمشده ی هم باشند
یعنی چی آخه؟؟؟؟؟؟؟
مثلِ جِین و بِنگلی
مثل الیزابت و دارسی
لنگه ی هم باشند
همو بفهمند
روی اعصاب هم نباشند
دیوونه ی شخصیتِ هم باشند (فارغ از درست یا غلط بودنِ اون شخصیت)
ممکنه یه چیزی توی اخلاق و مرامِ جِین باشه که روی اعصاب بقیه باشه ولی بِنگلی عاشقِ اون چیزه
این میشه عشق و ارتباطِ عاشقانه
اون وقت عشق معجزه می کنه
اون وقت معجزه ی عشق رخ می ده
درسته
می دونم الان چه حسی داری
ولی اینا رو گفتم تا یاد بگیریم برای بچه هامون
تو که فیلم رو ندیدی
ولی جالبه ؛
آقای بِنگلی نیمه ی گمشده شو پیدا می کنه
همون زنی که شخصیت و مرامش عینِ اونه
همونی که نسخه ی مونثِ آقای بنگلی هست
همون زنی که میشه بهش گفت: خانمِ بِنگلی
ولی جالبه که خودش هم نمی فهمه که گمشده شو پیدا کرده
و می ره و تا یه سال باز هم به دنبال گمشده ش می گرده
و بعدِ یک سال خیلی اتفاقی می فهمه که او با همونی کامل میشه که یکسال پیش دیده بود