عشق
اکسیرِ عشق
یه جورایی عشق شبیه آچارفرانسه هست
جای همه چیز رو برات میگیره
وقتی عاشقِ یکی می شی، همه چیِ تو می شه اون آدم
دنبالِ خوشی نیستی
چون خوشیِ تو داشتنِ اون آدمه
و تو اون آدم رو داری
دنبالِ لذت نیستی
چون لذتِ تو داشتنِ اون آدمه
و تو اون آدم رو داری
دنبال تنوع نیستی
چون هرچه تنوع بخوای توی اون آدم می تونی پیدا کنی
دنبال چیزای قشنگ و جذاب و سرگرمی نیستی
چون قشنگی و جذابیت برای تو یعنی اون آدم
فقط دوست داری با او سرگرم باشی و بس
دنبال هیجان نیستی
چون فقط اونه که تو رو به وجد میاره
هیجان یعنی داشتنِ اون آدم
و تو اون آدم رو داری
عشق زیباست
یادش به خیر
اون چار صباحی که تجربه ش کردم
واقعاً اونایی که گفتم رو تجربه کردم
وقتی عاشقی دیگه هیچی نمی خوای
ولی وقتی فارغ از عشق می شی
یا شکست عشقی می خوری
یا عشقت رو از دست می دی
یا درد فراق رهات نمی کنه
اون وقته که بلند می شی و می ری دنبال زندگیت
دلمشغولی هات
دلخواسته هات
سرگرمی هات
خوش گذرونی
دوست هات
شب نشینی
کار و اعتبار شغلی
زندگی رو درک می کنی
ولی وقتی عاشق بودی مدام مواظب بودی زندگیِ اونو درک کنی؛
دلمشغولی هاش
دلخواسته هاش
سرگرمی هاش
خوش گذرونی هاش
دوست هاش
شبها و روزهاش
کار و اعتبار شغلیش