خواهر یعنی عشق، عشق یعنی خواهر

برای خواهرم مریم، همه ی وجودم نثار خوبی و پاکی و صفا و مهربانی ات،

خواهر یعنی عشق، عشق یعنی خواهر

برای خواهرم مریم، همه ی وجودم نثار خوبی و پاکی و صفا و مهربانی ات،

خواهر یعنی عشق، عشق یعنی خواهر

خواهر (خواهَر) از ریشه «خواه» است یعنی آنکه خواهان خانواده و آسایش آن است. خواه + ــَر یا ــار در اوستا خواهر به صورت خْـوَنــگْـهَر آمده است.


بَرادر نیز در اصل بَرا + در است. یعنی کسی که برای ما کار انجام می دهد. یعنی کار انجام دهنده برای ما و برای آسایش ما.


خواهر جونم، تو شکوه باورِ هر لحظه ی منی، از این که هستی جاودانه گونه ازت ممنونم
خواهرِ عزیزم، تو بهترین خواهر دنیایی، تو ماه زمینی زندگانی ام و بزرگترین هدیه ی خدایی

خواهَر=خواه (مصدر خواستن) + پسوندِ "اَر" (نسبت،وابستگی و...) فارسی اَوِستایی!
آن که خواهان خانه و خانواده است،خاطر خواه و خواستار خانواده،مَدَدکار و یاریگر خانه و خانواده

آخرین مطالب
۱۵
تیر ۹۹

 

توی این چند ماه خیلی ازت نامهربونی دیدم

کم توجهی

بی مهری...

فهمیدم که نیمه ی گمشده ات نیستم

فهمیدم که با من کامل نمی شوی

زیبایی های من برای تو مسحور کننده نیست

دریافتم که چقدر تنها هستم و چقدر تنهایی زیباست

توی این چند ماه سعی کردم اَزِت دل بِبُرَّم

مدام به خودم تلقین می کردم که؛

(مریم یه آدم عادیه، عادی تر از هر کسی، نباید از او برای خودم یه موجودی بسازم که نیست)

درد می کشیدم و سکوت می کردم و ناملایماتی که از تو می رسید را نظاره می کردم

تا اینکه قطارِ زندگی ام چند روزی به ایستگاهِ (با تو بودن) رسید

شب و روز

ساعت به ساعت

دیدنِ تو

شنیدنت 

حتی بوییدنِ تو

بوییدنِ کفِ کفش ات

لمس کردن پیراهن و روسری ات

صدای خنده هایت

لَعلِ لعابِ لبانت

رنگ و روی رخسارَت

راه رفتن های دلفریبَت

قامت و اندامِ سَرو اَت

جَعدِ مشکینِ دو سه تاری عیان، از زلفِ کمندت؛ که دزدیده به نظاره می نشینم

اینها داستان این چند روزِ من بودند

رویایی که شاید در زندگی ام کمتر تجربه اش کنم

 

عجب خیالِ خامی، که بتوانم از تو دل بِبُرّم

عجب باورِ اشتباهی که بتوانم تو را برای قلب و روحم عادی و معمولی جلوه دهم

 

 روزهایی که تو را نمی دیدم، مدام با خودم کلنجار می رفتم که، مگر نه اینکه:

"از دل برود هر آنکه از دیده برفت"

پس چرا مریم از دل من نمی رود؟

این روزها که همه ی وجودم پر شده از جسمِ فانی ات، با درد دوری ات چه کنم؟

چند ساعتی بیش نمانده که دوباره دوری ات خنجرِ روح و جسم دردمندم خواهد شد

 

خداحافظ، باورِ یافتنِ نیمه ی گمشده ام

خداحافظ، دردِ عشقِ پیدا و پنهانم 

خداحافظ، عشق افلاطونی ام

خداحافظ، شادی و معنیِ زندگی ام

خداحافظ، جادوانه ی قلبم

خداحافظ، یادگارِ روزهای تنهایی ام

خداحافظ، ماندگارِ لحظه های تنهایی ام

خداحافظ، گلِ من

خداحافظ، گلِ بنفشه ی نویدبخشِ بهارِ زندگانی ام

خداحافظ، خودِ من

خداحافظ مریمِ عزیز تر از جانم

به امید دیدار

به امید دیداری بدون جدایی و فراق

همیشه می خواهمت

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۴/۱۵
رضا آباد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی